مى بینیم که امامان اهل بیت که از چشمه ى لایزال علم وَهَبى سیراب مى شده اند، نه تنها به گسترش علوم معنوى و روحانى و مذهبى پرداختند بلکه براى بشریت به افق هاى تازه اى در علوم طبیعى و جغرافیا و علوم نیز گشودند. این عمل مظهر بینش و جهان بینى اسلام بوده که ((دین )) را از ((دنیا)) و ((روح )) را از ((ماده )) جدا از هم و بى ربط نمى بیند و بین ((دین ))، ((دانش ))، ((علم ))، ((مذهب ))، ((الهام ))، ((عقل )) و ((تجربه )) تضادى قایل نیست . امامان با عمل خود براى پیروانشان روشن ساختند که نه تنها در علوم مذهبى بلکه در قلمرو دانش طبیعى و انسانى نیز پیشاپیش همه ى ملل و اقوام باید حرکت کنند. مسلمان ها باید در تمام زمینه ها براى بشریت ((امام ))، ((شاهد)) و ((الگو)) باشند چرا که خداوند آن ها را ((شهداء على الناس )) آفریده است . ((شاهد)) کسى است که ((اشراف )) داشته باشد. مسلمانان باید در همه ى زمینه ها، حتى در تکنولوژى بر سایر ملل باید اشراف و تقدّم داشته باشند.
امامان شیعه داراى شخصیت چند بعدى هستند، آنان ((انسان )) تمام و کاملند. از یکسو داراى کمالات فکرى ، و از سوى دیگر داراى کمالات اخلاقى و عملى در کنار مدارج الهى و روحانى . شیعه ، امام جعفر صادق (ع) را نه تنها معصوم و رهبر خدایى مى داند بلکه سایر مسلمانان غیر شیعه نیز امام را از حیث مقامات معنوى پیشواى عرفاى دنیا مى دانند. تمام سلسله هاى عرفایى به امیر مؤ منان منتهى مى شود و امام صادق نیز به اعتراف اقطاب عرفایى همچون شیخ عطار در ((تذکرة الاولیاء)) زمخشرى در ((ربیع الابرار)) و ابوالحسن خرقانى ، پیشواى عارفان جهان بوده است .
عرفانى که امامان ما پیشواى آن محسوب مى شده اند با عرفان غیر اسلامى صوفیه ى منحط، تفاوت دارد. امامان ما مظهر عرفان اصیل اسلامى اند عرفانى که به گریز از اجتماع و نظریه بافى هاى وحدت الاوجودى نمى انجامد بلکه عرفانى است که از توجیه اسلامى در چارچوب توحید. سخن در این زمینه و ابعاد دیگر موسّع است که در مجالى دیگر به بحث و نقد خواهیم نشست .
نتیجه گیرى
در دوران حاکمیت ظلمت بنى امیه در تک نفسگاه دوران فترت و انتقال قدرت از بنى امیه به بنى عباس دو امام بزرگوار (امام باقر و امام صادق علیهماالسلام ) از این فرصت برزخى استفاده کرده به تبلیغ رسالت و تدوین نظام مى پردازند این نهضت به ویژه در دوران شکوهمند و متبلور امام صادق (ع) که به حق دوران تدوین کامل نظام و تحقق و تبلور حقایق دین مبین بوده بیشتر تجلى دارد.
مهمترین ویژگى هاى مبارزات فرهنگى امام صادق (ع) عبارتند از:
1 - از ویژگى هاى فلسفى هاى آن دوران ، مناظرات میان امام صادق (ع) با ابن ابى العوجا و امثال او و پاسخ به شبهات مادیون و دهریون و خنثى سازى جوّ حاکم بر اندیشه ى مسلمین و پاکسازى اذهان از اندیشه هاى الحادى و کفرآمیز و زندقه و نفى سفسطه هاى گمراه ساز با تکیه بر منطقى استوار و بیانى روشنگر و کارآمد و نیرومند. و بحث و مناظره با ابوشاکردیصانى ... و القاى تعالیم علوم طبیعى و آموزه هاى فیزیکى ...
2 - اعتراف ائمه ى مذاهب مهم اسلامى در تلمّذ و بهره گیرى از خوان گسترده ى علمى امام صادق است که مى توان در قالب محاورات و دیالوگ هاى مستند به اسناد و مدارکى معتبر تجسم و ارایه داد.
3 - پروردگان و نمونه هاى عینى مجسم و شاگردان مبرز حضرت ، مانند: جابر بن حیّان ، محمد بن مسلم ، هشام بن سالم ، ابن ابى یعفور، جابر بن یزید جعفى ، زُرارة بن اَعیَن ، حمران بن شیبانى ، مفضل بن عمر جعفى ، ابان بن تغلب و بسیارى دیگرى که در علوم عقلى ، نقلى ، فلسفى ، شیمى ، نجوم و ریاضیات متبحر و ممتاز گردیده که اینان خود برخى سر سلسله جنبان نهضت رنسانس در قرون وسطى بوده و به اعتراف برخى از شخصیت هاى ممتاز علمى غرب ، جابر بن حیّان و برخى دیگر از شاگردان امام صادق را موجب تحرّک و تجدید حیات علمى رنسانس اروپا مى دانند. استناد به تصریحات جرجى زیدان در تاریخ تمدن اسلامى و گرستاولوبون فرانسوى در خصوص تاریخ تمدن اسلام بیانگر این حقایق مستند مى باشد.
تجلیل صاحب بن عباد، صدراعظم حکومتگران دیالمه ، از امام صادق (ع) و بیانات مبسوط این مرد دانشمند از امام بزرگوار شیعى و نیز اظهارات تقدیرآمیز ابن راوندى از امام صادق ، بررسى و نقد افکار و اندیشه هاى امام توسط وى تجلى درخشش انوار ولایت جعفرى را فزونتر مى سازد.
تحرکات سیاسى - نظامى بنى العباس و سوء استفاده باند تبهکار آنان از نام و عنوان اهل بیت (ع) و بهره بردارى ابزارى و بهره بردارى ابزارى از مفاهیم ارزشمند عترت و نیز استحمار افرادى چونان ابومسلم خراسانى در دستیابى در به مناصب و کرسى هاى قدرت که مى توان به رگه هاى پژوهشى عمیقى در تبیین چالشهاى میان قدرت هاى فاسد دست یافت و آن را به وضوح به صحنه ى تجسم کشید و نقاب از چهره هاى مزوّر تاریخ برگرفت . در این میان مى توان نقش هدایتگرانه ى امام صادق (ع) را با شفافیت و ظرافتى خاص به رشته ى تحریر کشاند. و بالاخره بسیارى نکات ظریف و محاورات و مناظرات و ارایه و واگویى نکات پزشکى و بهداشتى نهفته در اظهارات ارشادى امام صادق که به حق طب الصّادق نام گرفته است را مى توان در محاورات و دیالوگهاى هنرمندانه میان پرسناژهاى تصویرى و هنرى گنجاند و به شیوه اى علمى القاى فرهنگ تغذیه صحیح اسلامى را در قالب آموزه ها و رهنمودهاى علمى ، بالینى ، به گونه اى ارشادآمیز، تحقق و تجسم بخشید.
میلاد سعادت آفرین و فرهنگ امام صادق (ع)
مشهور میان مورخان و محدثان آن است که امام صادق (ع) در هفده ربیع الاول سال 80 و یا 83 قمرى چشم به جهان گشوده است .
در این مجموعه به مناسبتى اشاره داریم به این که امام در برخى از برخوردهایش با منصور عباسى فرمود: من متجاوز از هفتاد سال دارم . محمد بن ربیع که ماءمور جلب و بازداشت امام گفته است : او پیرمردى بود که بیش از هفتاد سال داشت . ((مجلسى )) در ((بحارالانوار)) از محمد بن سعید روایت کرده که امام به هنگام وفات ، هفتاد و یک ساله بوده است .
ملاحظه مى شود که این روایات با هیچ کدام از دو احتمال 80 و 83 سازگار نیست ؛ زیرا مورخان اتفاق نظر دارند که امام صادق (ع) در سال 148 قمرى وفات یافته است . بنابر این تاریخ تولد آن حضرت سه سال و یا سه سال و اندى پیش از سنه ى 80 باید باشد، و بدین ترتیب روایات وارده در میلاد امام را مى توان به سه گروه تقسیم کرد که قول میانه همان سال 80 است و شاید آن نزدیک به صحت باشد.
این که امام در چه ماهى وفات یافته ، روایات مختلف است . برخى بیست و پنج شوال و برخى نیمه ى رجب روایت کرده اند؛ ولى مورخان شیعه و سنّى اتفاق نظر دارند که سال وفات امام سال 148 هجرت بوده است و روایت بیست و پنج شوال نیز مشهور است .
همچنین نویسندگان و تاریخ دانان شیعه متفقا اعتقاد دارند که والى مدینه از سوى منصور عباسى ، امام صادق (ع) را به وسیله زهر مسموم و شهید کرده است و ((کفعمى )) در ((مصباح )) روایت کرده که امام با انگورى زهر آگین مسموم و شهید شده است . در این میان برخى محققان اهل سنت نیز شهادت امام را بوسیله ى زهر، روایت کرده اند که از جمله مؤ لفان ((اسعاف الراغبین ))، ((نورالابصار))، ((تذکرة الخواص )) و ((الصواعق المحرقه )) را مى توان نام برد.
لحظه شهادت
امام صادق (ع) در آخرین لحظات حیات که مرگ را نزدیک دید، دستور داد که تمام خانواده و خویشان نزدیکش بر سر بالینش جمع گردند و پس از آن که همه آنان در کنار امام حاضر شدند، چشم بگشود و به صورت یکایک آنها نظر افکند و فرمود:
ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة (بحار الانوار، ج 82، ص 236)
این وصیت امام دلیل آن است که در آیین اسلام ، نماز جایگاهى مهم دارد، به گونه اى که امام در آخرین لحظه هاى زندگى از میان هزاران مساءله فقط نماز را سفارش مى کند و این نیست جز این که امام صادق (ع) هادى امت و پاسدار دین است و نماز از این دیدگاه از اهمیت فراوانى برخوردار مى باشد.
راز این که امام خویشاوندان نزدیکش را به نماز سفارش مى کند، آن که مردم از او انتظار ارشاد و راهنمایى دارند؛ پس تبلیغ و توصیه ى این فریضه از زبان آنان مؤ ثرتر است . نکته دوم آن که نزدیکان امام و منسوبان عترت نپندارند که به علت قرابت و داشتن نسبت با پیامبر از شفاعت او و اوصیاى گرامى اش بهره مند خواهند بود، هر چند که در عمل به برخى احکام سهل انگار باشند.
امام صادق (ع) بدین وسیله خواستند بیان کنند - خویشاوندى با پیامبر اگر تواءم با انجام فرایض و تکالیف دینى نباشد، سودى براى آنان نخواهد داشت . بلکه این نسبت مسئولیت آنان را سنگین تر خواهد ساخت .
ام حمیده مادر امام موسى کاظم (ع) و همسر امام صادق (ع) از این حال امام در شگفت بوده که چگونه امام به هنگام وفات نیز از این فریضه بزرگ غفلت نداشته است و هر گاه این حال امام را به یاد مى آورده ، مى گریسته است .
از کارهاى عجیب امام در ساعت رحلتش آن که دستور داد براى تمام خویشاوندان نزدیکش صله و تحفه اى فرستاده شود و حتى براى حسن افطس مبلغ هفتاد دینار فرستاد. سالمه کنیز و خدمتکار آن حضرت پرسید: چگونه به مردى که با دشنه و خنجر به شما حمله آورده و قصد قتل شما را داشته است ، چنین مبلغى عطا مى فرمایید؟
امام در پاسخ فرمود: مى خواهى مشمول این آیه قرآن نباشم که فرمود: والذین یصلون ما اءمرالله به اءن یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب .
: (و آنان که فرمان خدا را در مورد صله ى رحم و دلجویى از خویشاوندان اجرا مى کنند و از خدایشان مى ترسند و از محاسبه ى بد فرجام بیم ناکند).
اى سالمه ! خداوند بهشت را بیافرید و بوى آن را بسیار خوش و مطبوع گردانید که از فاصله اى به مسافت دو هزار ساله به مشام مى رسد؛ لیکن عاق و کسى که قطع رحم کرده ، بوى آن را احساس نمى کند و در نمى یابد. این وصیت امام نیز بیانگر اهمیت صله ى رحم است و رفتار خود امام هم این گونه بوده که با ارحامش پیوند داشته و حتى با آنان که با او بریده و به قصد کشتنش به طرف او حمله کرده بودند به طریق نیکو رفتار کرد و مبلغى صله فرستاد و به راستى که این خلق و خوى انبیاء اولیاست .
.: Weblog Themes By Pichak :.